سه شنبه هر هفته؛ با ستون «سهم من از فرهنگ» در روزنامه اصفهان زیبا
به خصوصیات عاملان تغییر رسیدیم: پرسش پایانی ما (در گفتار پیشین) این بود که: «عامل تغییر» باید چهگونه انگیزهها، روشها و منشهایی داشته باشد؟ و در گام بعد، آیا «ما» در جهتی زندگی میکنیم که واجد این ویژگیها شویم؟ قرار بر این بود، پاسخ این پرسش را با روش تجربی فراهم کنیم بدین شکل که به بررسی برخی «عاملان تغییر پایدار و موثر فرهنگی» بپردازیم و سرنخ پاسخها را از منطق و روش آنان استخراج کنیم.
اکنون گردنۀ دشواری در مسیر ماست؛ باید از ابتدا نمونهها و مصادیقی را برای «تغییرات موثر و پایدار فرهنگی» برگزینیم و در این کار ناگزیر به ارزشگذاری هستیم. چه کنیم؟ آیا روشِ عینی و نسبتا بیطرفی -با حداقل ارزشداوری- برای گزینش نمونههای تحول پایدار فرهنگی در اختیار داریم؟ چگونه میتوانیم به منطق مشترکی در بررسی خصوصیات عاملان تغییر دست یابیم؟ با در نظر گرفتن این ملاحظه، همچنان برآنیم که دستکم در حوزه فردی، خصوصیات عینی و استنادپذیرِ مشترکی وجود دارد و ما، هم اکنون، میخواهیم به یکی از آنها اشاره کنیم.