پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

اینکه «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد» حرفی است و اینکه سخن نگوییم تا عیب و هنرمان نهفته باشد، حرفی دیگر.
بسیاری از بندگان خدا بوده اند که از اتفاق چون کمتر سخن گفته‌اند، تا عیب و هنرشان نهفته باشد(!)، یک عمر با عقاید و افکار من درآوردی سپری کرده اند.
«مرد» باید سخن بگوید، آشکار و روشن؛ تا با لطف حضرتِ «عقلِ جمعی» به عیوب سخن و اندیشه‌اش پی‌ببرد.
برای همین بر هر انسانی که دوست دارد اندیشمندانه زندگی کند، فرض است که با گفتن و نوشتن، خود را در معرض سرنیزه‌های سوزنده و سازنده نقد دیگران قرار دهد. و از عیان شدن عیب و رسوا شدن هنرش نهراسد. من برای آموختن، می‌نویسم.

هم‌پیشانی سلام!
نوشته‌های این وبلاگ، منتخبی از نوشته‌های به واقع جور واجور من در سایت پیشانی(www.pishani.ir)-در سال‌های 89 تا 92- است که به فراخور احوال و اوضاع شخصی و اجتماعی نوشته‌ام. بنا دارم برگزیده‌ای از آن نوشته‌ها را-با بازنگری اندک- به همراه نوشته‌های جدیدی در اینجا منتشر نمایم. امیدوارم همچون گذشته از نظرات شما بهرمند شوم.
حامد صفایی‌پور

آخرین دیدگاه ها
  • ۰
  • ۰
سه شنبه هر هفته؛ با ستون «سهم من از فرهنگ» در روزنامه اصفهان زیبا 

خانه از «پای بند» ویران است. 

خواجه در بند «نقش ایوان» است

(گلستان سعدی، باب ششم، حکایت نخست)

این شعر مشهور سعدی(ره) بر تقابلی میان امر زیربنایی و امر روبنایی استوار است. پرسشِ کنایی شاعر چنین فهمیده می‌شود که «چرا خواجه به جای پرداختن به کار زیربنایی، به کار روبنایی پرداخته است؟» اکنون می­‌خواهم ناخنکی به معانی این شعر ضرب­‌المثل­‌گونه بزنم و از آن نکته­­‌هایی را در منطق تغییر فرهنگی برداشت نمایم.

یک معنای اولیه این شعر درست است و آن اینکه: «هیچ عاقلی یک خانه کلنگیِ را گچ کاری و آیینه کاری نمی‌کند». اما مشکل اینجاست که غالب خانه های ما، نه آنقدر کلنگی‌اند که بهترین کار دربارۀ آن‌ها خراب‌کردنشان باشد و نه آنقدر تمام، که فقط نیازمند کارهای روبنایی باشند. خانه‌های ما غالبا از هر دو نداشته، بهرمند اند(!). در این وضعیت دانستن نسبت تغییر روبنایی و زیر بنایی اهمیت دارد. 

به علاوه، فازغ از زمینه­‌شناسی شعر، این که شاعر آن را برای چه موضوع و زمانه و زمینه‌ای گفته است، دو نکته قابل طرح است: نخست: حل مشکلات ساختاری (غالبا) بسیار زمانبر است. دوم: حل مشکلات ساختاری (غالبا) به صورت فردی ممکن نیست و به همکاری و مهم تر از همه، «فهم مشترک» دیگران نیازمند است. در حالی‌که، در مقابل، تصحیح «نقش ایوان» هم در زمان کمتر، و هم به صورت فردی غالبا در دسترس است.

نکته حائز اهمیت دیگر این است که وقتی به جنبه فردی، آموزشی و فرهنگی قضیه توجه می­‌کنیم می‌بینیم در بیشتر موارد، از اتفاق، علت اصلی  پیدایش «بناهای معیوب، معمار شدنِ افرادی است که روزی در ساختن صحیح «نقش ایوان» بی‌توجه بوده‌اند. در جامعه ای که کسی، به نقش ایوان اهمیت نمی‌دهد، ممکن است روز به روز بر تعداد معماران (بالقوه) ویرانگر افزوده ‌شود(!). نمی­‌توان ویرانیِ «پای بند» خانه را بهانه کرد و در بند «نقش ایوان» نبود. در مثال فرهنگ‌اش، شیر آب را زیاد باز گذاشت، چون فلان سد شکسته است(!)، بقیه پول مشتری نداد، چون آمار اختلاس‌­های میلیاردی بالا گرفته است، یک خودکار ساده را سر جایش نگذاشت، چون خیلی چیزها سرجایش نیستند ... . اما اینکه در هر مرحله، چه سهمی از نیروی هر فرد (در چه سن و موقعیت و جایگاهی؟) و چه سهمی از نیروی جامعه، لازم است صرف این دو گونه تغییر بشود، پرسش دیگری است و تاملاتی بیشتری می‌طلبد.

پس، در غالب خانه‌هایی که ما در آن زندگی می‌کنیم، خواجه هم باید، در بند «نقش ایوان» باشد و هم در بند »پای بند» ویران؛ و نیرویش را برای اصلاح این هر دو، تقسیم کند. پرسش پیش روی ما هم این است که در مدیریت و به‌سازی «خانه فرهنگ» سهم هر یک از ما، در ایجاد تغییرات زیربنایی و روبنایی چقدر است؟

28 دی ماه 94 

  • ۹۴/۱۱/۰۵

تفکر فرهنگی

دیدگاه های خوانندگان این مطلب (۱)

  • م. علیخانی
  • در زندگی جمعی، نقش و مسئولیت هر کس چیست در جایگاه خودش؟ مگر شهروندان چقدر از آن آگاهند و اخلاقی متعد به آن هستند!

    " پخش مسئولیت ها" و " غفلت جمعی" در جامعه هم بی تاثیر نیست و خودمحوری، فردگرایی و منفعت طلبی ها وقتی بی رویه رشد می کند، آسیب های جمعی زیادی دارد.

    اگر  نیاز به وجدان مشترک اجتماعی است، به نظر می رسد در سطح پایه ای تر باید هر یک ازما، فردیت خود را شناخته و رشد داده باشیم که موثرتر بتوانیم وارد فرایند بازسازی و بازآفرینی فرهنگ شویم؟

    بیان دیدگاه

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">