اینکه «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد» حرفی است و اینکه سخن نگوییم تا عیب و هنرمان نهفته باشد، حرفی دیگر. بسیاری از بندگان خدا بوده اند که از اتفاق چون کمتر سخن گفتهاند، تا عیب و هنرشان نهفته باشد(!)، یک عمر با عقاید و افکار من درآوردی سپری کرده اند. «مرد» باید سخن بگوید، آشکار و روشن؛ تا با لطف حضرتِ «عقلِ جمعی» به عیوب سخن و اندیشهاش پیببرد. برای همین بر هر انسانی که دوست دارد اندیشمندانه زندگی کند، فرض است که با گفتن و نوشتن، خود را در معرض سرنیزههای سوزنده و سازنده نقد دیگران قرار دهد. و از عیان شدن عیب و رسوا شدن هنرش نهراسد. من برای آموختن، مینویسم.
همپیشانی سلام! نوشتههای این وبلاگ، منتخبی از نوشتههای به واقع جور واجور من در سایت پیشانی(www.pishani.ir)-در سالهای 89 تا 92- است که به فراخور احوال و اوضاع شخصی و اجتماعی نوشتهام. بنا دارم برگزیدهای از آن نوشتهها را-با بازنگری اندک- به همراه نوشتههای جدیدی در اینجا منتشر نمایم. امیدوارم همچون گذشته از نظرات شما بهرمند شوم. حامد صفاییپور
زین پس، اگر دیدم گرانمایهای با قُمقمه، حقِ حیاتِ خلق الله را در حلقشان میریزد؛ شامه تیز میکنم ببینم هزینه ساخت کدام «آبخوریِ» ساده به فنا رفته است(!).
که اتفاقا از همه اش هم مبهم تر است!