📝« در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری فرهنگی و بی اهتمامی در دستگاه های فرهنگی به چشم می خورد».
رهبر انقلاب (در اولین دیدار با نمایندگان منتخب مجلس دهم، 16 تیرماه 1395).
دریک جست وجوی ساده در سایت های خبری چندین دیدگاه درباره این قضاوت اخیر رهبر انقلاب قابل ردیابی است. در این یادداشت ها، در مواردی تحلیل های سیاسی و جناحی و در مواردی محکوم کردن برخی نهادهای سیاست گذار، از جمله شورای انقلاب فرهنگی، به چشم می خورد. با این حال همچنان توجهات جدی در ریشه شناسی این پدیده مشاهده نمی شود.
ولنگاری فرهنگی، در نگاه اول، تقریبا یادآور مفاهیمی همچون: نبود «وحدت رویه»، «انسجام»، «هدفمندی و تمرکز»، «بهره وری قابل قبول» و «مشارکت تا حصول نتیجه» و ... است و واژه ای است که تقریبا ناکامی در سیاست گذاری، بودجه ریزی و اجرا را به ذهن می رساند. چه عواملی این ولنگاری فرهنگی را به وجود آورده است؟ به نظر من، یک پاسخ اولیه این است که ولنگاری فرهنگی معلولِ نبود استراتژی فرهنگی، و بالتبع، استراتژیست های فرهنگی است. این امر نیز، خود معلول نبود -یا کمبود- فضای گفت و گو با هدف ایجاد فهم همدلانه از واقعیت فرهنگ و اندیشیدنِ مشارکتی، عالمانه و دل سوزانه درباره مسائل فرهنگی کشور است.
در یک نگاه آرمـانی به شهر و شهروندان اسلامی، امامان جمعه (پیشروان جماعت مردم) که مستقیما با انتخاب استراتیست اصلی نظــام، انتخاب میشوند، نخستین و شایسته ترین افراد برای ایجاد هماهنگی و سامان مندی و مبارزه با پدیده ولنگاری فرهنگی هستند. اکنون این سوال به حق است که چند درصد این «پیشروان جماعت مردم» از این نقش راهبردی خود فهم عمیق و دقیقی دارند و بر انجام آن اهتمام می ورزند؟ در مرتبه بعد، از اساس، مرکز تولید فکر و تربیت استراتژیست های فرهنگی کجاست؟ آیا در حوزه های علمیه دانش و مهارت های لازم برای مواجه درست با پدیده فرهنگ و اقتضائات حضور در دنیای جدید آموخته و تمرین میشود؟ و روحانیان کارورزان این نگاه کلان و آینده نگر به موضوع فرهنگ هستند؟ ... دانشگاه چه سهمی دارد؟ کدام تخصص و رشته دانشگاهی ما را نسبت به این پدیده هوشیار کرده و چگونگی نقش آفرینی فرهنگی را آموزش می دهد؟ نمره اثربخشی این نهادهای آکادمیک چقدر است و همچنین، چگونه از رای و نظر این افراد استفاده می شود؟ طرح این پرسش های کوتاه و نه چندان جامع، تنها با هدف تاکید بر این نکته است که شایسته نیست پرونده هشدار بالاترین مقام راهبردی کشور، با محکوم کردن یکی یا چندی از شخصیت های حقیقی و حقوقی توسط رسانه ها و تحلیلگران بسته شود، بلکه شایسته است صاحب نظران و دردمندان عرصه فرهنگ این قضاوت صریح را قدر دانسته و این بار به دور از خرده تحلیلهای سیاسی و گذرا به ریشهیابی شکلگیری ولنگاری فرهنگی و راههای پیشگیری و درمان درازمدت آن فکر کنند.