عطر ورق: العقول مواهب، "خرد جمعی" موهبت است. امام علی(س)
اشاره: یکی از دوستان قدیم و شفیق که مدیر یک جلسهای هفتگی و مباحثهای است، از من خواست تا در یک صفحه کاغذ A-4 مهمترین نکاتی را که درباره گفت و شنود به نظرم می رسد بنویسم و با سرعت برایش ایمیل کنم. می گفت: میخواهد چیزی باشد که آن را مثل اعلامیه های ترحیم که روی فرش مساجد میگذارند، روبروی هر فرد شرکت کننده در جلسه قرار دهد(!) تا نسبت به ضوابط آن دقت و تعهد داشته باشند.
پیشنهاد وسوسه انگیزی بود. نوشته نهایی من این شد که میبینید، نه مهمترین نکات را دربردارد و نه به اندازه یک اعلامیه ترحیم است(!). نکتهها را در سه دستۀ الف-جنبه روانی گفت و شنود، ب-جنبه معرفتی گفت و شنود، ج-روش نقد و بررسی در گفت و شنود، گردآورده ام. تا چه مقبول افتد و در نظر آید.
الف-جنبه روانی گفت و شنود:
- اهل گفت و شنود باشید! گفتگو آدم را منعطف و منطقی بار می آورد!
- اگر در جامعه تفکر نقادانه وجود نداشته باشد، به زودی سکه های تقلبی در آن جامعه رایج میشود!
- نظراتتان را به اشتراک بگذارید، راه درست از میان آنها متولد می شود[1](امام صادق (س))
- هر انسانی عقایدی دارد. این تنها یک شعار است که عقابدتان را در بحث کنار بگذارید! کنار نگذارید، اما درباره آنها عصبیت به خرج ندهید!
- عصبیت(تعصب) یعنی جه؟ یعنی من حاضر به بررسی آزاد اندیشانه باورهایم نیستم!
- تعصب ما را از حق پرستی به سوی "من"پرستی و "عقیده پرستی" می کشاند!
- وقتی کسی حرف می زند، در حال دور خیز برای حمله بعدی به او نباشید! گوش کنید! واقعا گوش کنید! در سکوتِ درونی فرو بروید!
- اگر کسی حرف شما را رد کرد، اشتباه دانست، یا تمام و کمال نپذیرفت، "حضرت والامقام" شما را رد نکرده است، تنها یکی از حرف های شما را-در صورت فهم- نپذیرفته است!
- لازم نیست سریع جواب دهید، کمی فکر کنید! یادتان باشد!، اینطور مواقع زمان برای شما تندتر می گذرد، تا طرف مقابل.
- بحث کردن فضای آرام و مهربانی می طلبد! محکم زدن روی میز، هیچ چیز را ثابت نمیکند!
- کسی نمیگوید مخالفت نکنید! مخالفت کنید اما عصبانی نشوید. این مهارت را باید کسب کرد! ظاهر هیچکس با آن به دنیا نمیآید!.
ب-جنبه معرفتی گفت و شنود:
- اختلاف فرع بر اشتراک است! یعنی تا ندانید در چه چیزی با هم مشترک اید! نمی توانید بدانید در چه چیزهاییی با هم مُختلف اید!
- هر گفتگوی منطقی مبنای مشترکی میطلبد: حداقل یکی از این سه مبنای مشترک نیاز است: حقایق مشترک، روش مشترک (در بحث)، ارزشگذاری مشترک.
- تلاش کنید حقایق، روشها، و ارزشهای مشترک خود را رونمایی کنید.
- غالبا رسیدن به ارزشهای مشترک در ابتدای بحث ممکن نیست. باید از حقایق و روشهای مشترک شروع نمود.
- بحث و گفت و شنود لااقل در در بدو امر، محل تبیین است نه ترویج! سخنسرایی و مجلسآرایی نکنید!
- بنده دلیل باشید! دلیل ارایه کنید و دلیل بخواهید!
- زبان فارسی استعداد وافری برای ایهام و ابهام و کنایه دارد! به زبان خنثیِ ریاضیات و منطق نزدیک شوید!
- واژههای نیش دار نگویید! مغالطه مسموم کردن چاه را انجام ندهید: "هر عاقلی می داند که ...".
- مشخصکنید چه چیزی را نقد میکنید!
- جایگاه گفتههای خود را مشخص کنید: استدلال است، مثال است، توضیح است، اشاره است، نقد است، پرسش است، تحسین است، رجز است، خطورات ذهنی است، ذوق است، تعبیری شاعرانه است، رفع خستگی است ...!
- تا منظور طرف مقابل را نفهمیدهاید، تنها یک وظیفه دارید: سوال کنید!، بگویید: "آیا منظور شما این است که...."؟!
- یک پرسش خوب، بحث را هدایت و فهم حقیقت را آسان می کند.
- سوال کنید، اما سوالپیچ نکنید! یک "چرای" مناسب معجزه میکند!
- لازم نیست به هر نقد و پرسشی یکجا پاسخ دهید! بخشی را برای گفتگو های آتی بگذارید.
- اگر طرف مقابل خواست بحث را در این مرحله تمام کند، نگویید: می بینم که کم آورده ای!
- از اولویت های بحث به حاشیه نروید!
- اندیشمندان سه مدل گفتگو را بر شمرده اند:
· گفتگوی بازاری،
· گفتگوی قهوه خانهای
· گفتگوی همسایگی
اولی در پی القاء و تبلیغ دیدگاه خود است، چون فروشنده ای که می خواهد جنساش را غالب کند، دومی آزاد و بی تعصب بحث میکند اما دغدغه فهم و تعهد به حقیقت را هم ندارد. (گفتگویی آزاد، حتی آزاد از حق). سومی با مشخص نمودن دیوار مشترک از تفاوتها و اختلافها سخن می گوید، و دغدغه ایجاد زندگی مسالمت آمیز بر مبنای حق همسایگان را دارد.
ج-روش نقد و بررسی در گفت و شنود
- گامهای منطقی نقادی و بررسی یک بحث به این شکل اند(سه گام تفکر نقادانه):
· گام اول: ادعا چه بود؟ استدلال چه بود؟ (تمیز استدلال از ادعا)
· گام دوم: مقدمه و نتیجه استدلال ارایه شده چه بود؟ (بازسازی استدلال)
· گام سوم: استدلال ارایه شده درست بود یا نه؟ (ارزیابی استدلال)
درستی استدلال وابسته به درستی مقدمه ها و درستی شکل استدلال است. اگر مقدمه ها درست باشد(اشکال مبنایی نداشته باشد) و اگر شکل استدلال درست باشد(اشکال بنایی نداشته باشد)، استدلال ضرورتا نتیجه صادقی خواهد داشت.
توضیح بیشتر درباره سه گام تفکر نقادانه:
گام اول: ادعاها را از استدلالها جدا کنید.
توضیح: ادعا(claim) یک جمله خبری است که قابلیت صدق و گذب دارد. چنین گزاره ای با یکی از شش شکل زیر قابل تصور است: الف هست/نیست. الف با ب رابطه دارد/ ندارد. الف مولفه-یا صفت ب را دارد/ ندارد. بنابراین یک جمله پرسشی، عاطفی، و .... بدون قرار گیری در یکی از شکل های یاد شده، از اساس یک ادعا نیست که قابل بررسی و صدق و کذب باشد.
· اگر ادعایی را متوجه نشده اید، مراد گوینده را سوال کنید.
· هیچ ادعایی را نباید رد کنید! ، اگر ادعایی را قبول ندارید، طلب دلیل کنید: بگویید استدلال شما برای این ادعا چیست؟ تنها استدلال ها را می توانید مورد نقد و ارزیابی قرار دهید. رد کردن یک ادعا، نقد نیست، موضعگیری است.
گام دوم: استدلال را در ذهن خود دقیق و بازسازی کنید. از خود بپرسید:
· مقدمه استدلال چه بود؟
· نتیجه آن چه بود؟
گام سوم: بدانید اگر مقدمه-یا مقدمه های- استدلالی صادق باشد و شکل استدلال هم معتبر باشد[2]، محال است که نتیجه –یا نتایج- آن کاذب باشد.
پس باید از خود بپرسید:
· آیا مقدمات این استدلال را قبول دارم؟ ( شرط مادی)
· آیا شکل این استدلال درست است؟ ( شرط صوری)
- رد دلیل رد مدعا(/دعوی) نیست.
توضیح: فرض کنید من دلیلی برای اثبات ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی دولت آوردهام. اگر کسی دلیل مرا رد کرد و در آن یکی از ایرادهای متصور را یافت، بدین معنا نیست که مدعای مرا- یعنی گزاره "سیاستهای اقتصادی دولت ناکارآمد است"- را رد کرده است. به قول معروف او دلیل را زده نه مدعا را. او نشان داده است چنین دلیلی برای چنان مدعایی کارایی ندارد، ممکن است حرف من درست، اما دلیلی که برای آن ارایه نموده ام غلط باشد. دقت در این نکته نتایج مهم معرفتی و تربیتی دارد، به آنها فکر کنید.
پایان
جنبه های مهمی را در نظر گرفته اید.
کاش حواسمان باشد و به تاثیر آن اهمیت بدهیم
یک نگاه صادقانه به اطراف خودمان بیندازیم، گفتگوهایمان چطوری است؟
گفتگو صبوری می خواهد، همیشه هم طرف مقابلت فردی منطقی، آرام و با ادب نیست.
گفتگو شهامت می خواهد برای گفتن و شنیدن حقیقتی که شاید برایت خیلی سخت است و به ضررت.
گفتگو گاهی سکوت می خواهد ( انواع سکوت!)
و همدلی، درک متقابل
گفتگو گاهی خیلی زمان بر است
گفتگویی که آلوده است به ترس، تهدید، به تعجیل در قضاوتی نادرست، به تحقیر، به فرصتی برای انتقام و .... چه نامی دارد؟
چرا برخی افراد از گفتگو گریزانند و همان راه های سریعی چون زورگویی، انزوا یا مطیع بودن را انتخاب می کنند؟
گفتگو های ما همیشه از بالغ به بالغ نیست!