به گزارش «ایمنا» شهردار محترم اصفهان در مراسم اختتامیه سومین جشنواره شهرپژوهشی گفتهاند: «معراج پیامبر(ص) یک واقیعت علمی و فیزیکی بوده است تا جایی که حضرت محمد(ص) با وسیلهای به نام بُراق از مکانی به مکان دیگر عروچ پیدا کردند». (بیانات دیگری هم داشتهاند که امیدوارم متن دقیق و کامل آنها در اختیار رسانه ها قرار گیرد).
اگر برای مدیران و مهندسان ما در دوره کارشناسی، دو واحد مقدماتی روششناسیِ علم میگذاشتند تا در این طرح درسی، اندک اشارهای به مشترکِ لفظی بودن واژه «علم» در سنت ما و «علم» در سنت غرب میکردند، یا درباره تفاوت science و knowledge، لااقل نیم ساعت در طول 20 سال تحصیل دانشجو تا دریافت مدرک دکتری حرف میزدند، همچنین در مدت زمان دست کم 20 دقیقه، به تفاوت زبان علم و زبان دین و کلیاتی دربارۀ روشهای مقایسه گزارههای علمی و دینی اشاره میکردند، گمان نمیکنم چنین خطاهای نخنمایی از ما سر میزد. حالا هم بد نیست اگر کسی بپرسد: آیا معنای واژههایی را که به کار بردهاید میتوانید کمی دقیقتر توضیح بدهید؟؛«واقعیت علمی»؟ «واقعیت فیزیکی»؟ «فیزیکی بودن معراج»؟ «وسیله(instrument) دانستن بُراق»؟ «مفهوم مکان در فیزیک و معراج»؟! کمی توضیح دقیقتر لطفا! ( به جنبه دینشناختی و تاریخی قضیه که از اساس، آیا معراج رسول اکرم (ص) روحانی بوده است یا جسمانی و آراء اختلافی در اینباره ورود نمیکنیم).
به گمانم از فحوای کلامم پیداست که برآنم به شهردار محترم بابت این خطاهای «زبان پریشی» و «زمان پریشی» در افتاحیۀ جشنوارۀ «شهر پژوهی»، نمیتوان خرده گرفت. خرده را باید به سیاستگذارانی گرفت که دین و علم، یا به تعبیر بهتر، «تفکر دینی» و «تفکر علمی» دانشآموزان و دانشجویان ما را با ابزارهای «آموزش و پرورش» و «رسانههای دولتی»، در حد و اندازه کتابهای دبستانی قرار دادهاند و قصد و توجهی ساختاری، برای به روز کردن آن ندارند.
سخنان شهردار محترم، طبیعی است؛ اگر به گندمِ تصورات دینی دبستانی، اندکی «فرمول فیزیکی»، که البته سبوسِ تاریخ و فلسفۀ علم آن گرفته اند، اضافه کنیم، و نقشِ حلّالی همچون «بحرانِ هویت» مدیرانِ مسلمانِ دانشدوست را در نظر بگیریم، حاصل همین خواهد بود که میبینیم. در این حال، چگونه میتوانیم دربارۀ ابراز نظر شهردار محترم، در خصوص این موضوع که «در حوزه دانشپروری، گامهای بلندی برداشته ایم» همدلی کنیم؟ ما حتی گامهای اولیه را هم بر نداشتهایم(!).
جای بسی تعجب و تاسف است که "فلسفه علم" که در حکم بنیان و هسته علوم است و اصول، مفاهیم اساسی و روش پژوهش را در هر رشته علمی تعیین می کند، چنین مورد غفلت واقع شده و تنها پوسته هایی از علم و واقعیت علمی را به خورد دانش آموزان و دانشجویان ما می دهند.
در یک دوره "روش تحقیق کمی" به زبان انگلیسی شرکت کرده ام. (https://www.coursera.org/learn/quantitative-methods) در ابتدای دوره درباره فلسفه علم، چیستی علم و روش های غیرعلمی صحبت می کند؛ کلی مقدمه می چیند تا وارد موضوع دوره شود.
اما ما اینها را حواشی می دانیم، در حالی که زایش و رشد و شکوفایی از ریشه ها منشا می گیرد، ان هم ریشه های سالم!