این نوشته را مهرماه 1390 نوشتم. الان اوضاع بهتر شده، میشود، یا نمیشود، نمی دانم
من تا به حال سیرک نرفته ام. تصویر ذهنی من از سیرک همان تصویری است که در کودکی در برنامه "دیدنیها" دیده ام. همانجایی که فیلها روی یک پایشان میچرخند، شیرها از وسط آتش رد میشود، ببرها مثل گربههای ملوس روی دست و بازو چرخ میزنند، و فُکها توپِ قرمز را روی بینی مشکیشان میچرخوانند! این روزها زیاد تبلیغ سیرک را می کنند، می خواهم بروم از نزدیک سیرک را ببینم! می خواهم بدانم در سیرک چه اتفاقی می افتد؟ مردم در آنجا به چه چیز می خندند؟!