روش «پرورش فکری» اندیشمند خلاق -کسی که توان حل دست کم یکی از مشکلات کشورش را دارد- چگونه است؟ یک پژوهشگر چگونه می تواند مسیر مطالعات و کاوش های خود را از زمان شروع تحصیل طی کندتا به تدریج، تقریبا در یک زمان 10 ساله توان پرداخت عمیق به یک مساله را داشته باشد. در این نوشته ایده هایی کوتاه و اولیه را به این پرسش ارائه می کنم.
مهمترین مولفه در طی این مسیر، مولفه خوش فکری (قوه نقادی و قوه خلاقیت) دانش پژوه است. دارنده درک دکترا (و نه تنها مدرک) کسی است که توانایی طرح و پاسخ جویی روشمند یک مساله (نه موضوع) را داشته باشد. رسیدن به این سطح در یک نگاه اولیه، از دوره ابتدایی و پیش از آن شروع می شود. روش مواجهه با نقاشی کودکی که قرار است روزی فردی فرهیخته، حق طلب، کاوشگر و (شاید) مصلح اجتماعی بشود با کودکی که تنها «آجری در دیوار تکرارها» پنداشته می شود، متفاوت است. ما برای سهولت از همه اهمیت و حساسیت های دوران کودکی و نوجوانی می گذریم و اولین نقطه بررسی خود را دوره کارشناسی قرار می دهیم.
برای این هدف، مطالعه کتاب های درآمدگونه (Introduction Book) از جهت محتــــــوا، و کسب مهارت های «تفکر تحقیقی» (مهارت های فکری پژوهش) از مهمترین اهداف دوره کارشناسی است. یک دانشجوی کارشناسی لازم است با خواندن آثار درآمدگونه بسیار، به دیدی 360 درجه برسد. بر این مبنا، دلیل 120 واحد درسی دوره کارشناسی این است که دیدی همه جانبه به پژوهشگر جوان بدهد، تا ترکیب گر خوبی باشد و در مسیر پژوهش های آتی از هم نشینی رویکردها، روش ها و موضوعات متنوعی ایده آفرینی کند.