شهریور ماه امسال برای داوری در مسابقه «فاز؛ فرزند ایران زمین» دعوت شدم. پس از گفتوگو -و البته گاهی بگو مگوی بسیار- با میلاد دخانچی، «فاز» را مسابقه دانشآموزی با هدف تحریک یادگیری و توجهدهی به مهارتهای لازم برای حلمساله و کنشگری اجتماعی یافتم؛ به زبان طراحان «فاز» با تاکید بر مهارتهایی که در مدارس ما کمتر به آنها پرداخته میشود. با گذشت چند ماه از این تجربه و خبر آماده شدن برنامه برای پخش از شبکه دو از روزهای آغازین دیماه برآن شدم تا با نگارش این یادداشت کوتاه این تجربه را مستند و این رابطه را به تاملی کوتاه تجدید کنم.
نخستین داشته فاز شهامت آن در انتخاب زمینه و موضوع برنامه است. تولید محتوا و ساختاری برای یک مسابقه رقابتی در موضوع کنشگری اجتماعی و بهکارگیری مهارتهای حل مساله مستلزم درافتادن به تجربهای تو در تو و خطرپذیر است. دومین داشته فاز، میلاد دخانچی است که اگر چه به چندی از جنبههای فعالیت رسانهای او منتقدم – به طور خاص به این جنبه که در کارهای او عجله زیاد است- لیکن نفس حضور تمام قد او در ساختار نهچندان دردسر جو و «آهستهبیا و آهستهبرو-ی» رسانۀ¬ ملی ذی قیمت است؛ ساختارهایی که او در برنامه «جیوگی» و برنامه «فاز» کارگردانی کرده و با رهاندن از دست ممیزیها به «پخش» رسانده است، قالی سلیمانِ دیگرانی است که این ایدهها را بال و پَر داده و در شکلهای متنوع دیگری اجرا میکنند. سومین داشته فاز، قوت فُرم آن است. فُرمِ فاز که البته باید دید در مرحلۀ تدوین چگونه تدبیر شده و صورتی تازه به خود گرفته است، از استانداردها برنامههای مشابه بیشتر است.
اما به یقین فاز در کنار داشتههایش کمداشتها یا نداشتههایی هم دارد منتها برای بیان نظرات اولیه ام در اینباره قدری صبر میکنم تا همراه با بینندگان و شنوندگان به تماشای قسمتهای بیشتری از «فاز» بپردازم و امکان داوری منصفانهتری را داشته و با این کار به ارتقاء این تجربه کمک کنم