و آنگاه که خبر اختلاس و فساد بزرگ مالی دوست و صاحب دل دیروزش را شنید بر او نوشت:
اما بعد، بىتردید من تو را در امانت خویش شریک کردم و همراز خود گرفتم، به گونهاى که هیچ یک از یارانم را در مواسات و یارى متقابل و اداى امانت و تعهد بدان مطمئنتر از تو نمىشناختم. اما تو، همین که دیدى روزگار بر عموزادهات پارس کرد، دشمن به اوج خشونت رسید، امانت مسلمانان را شکوه و ارجى نماند و امت به گستاخى گرایید و پراکنده شد، چهره دیگر کردى و همراه و هماهنگ با یاران نیمه راه، بىتفاوتها و خیانتکاران، به کنارهگیرى و بىتفاوتى گراییدى