پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

اینکه «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد» حرفی است و اینکه سخن نگوییم تا عیب و هنرمان نهفته باشد، حرفی دیگر.
بسیاری از بندگان خدا بوده اند که از اتفاق چون کمتر سخن گفته‌اند، تا عیب و هنرشان نهفته باشد(!)، یک عمر با عقاید و افکار من درآوردی سپری کرده اند.
«مرد» باید سخن بگوید، آشکار و روشن؛ تا با لطف حضرتِ «عقلِ جمعی» به عیوب سخن و اندیشه‌اش پی‌ببرد.
برای همین بر هر انسانی که دوست دارد اندیشمندانه زندگی کند، فرض است که با گفتن و نوشتن، خود را در معرض سرنیزه‌های سوزنده و سازنده نقد دیگران قرار دهد. و از عیان شدن عیب و رسوا شدن هنرش نهراسد. من برای آموختن، می‌نویسم.

هم‌پیشانی سلام!
نوشته‌های این وبلاگ، منتخبی از نوشته‌های به واقع جور واجور من در سایت پیشانی(www.pishani.ir)-در سال‌های 89 تا 92- است که به فراخور احوال و اوضاع شخصی و اجتماعی نوشته‌ام. بنا دارم برگزیده‌ای از آن نوشته‌ها را-با بازنگری اندک- به همراه نوشته‌های جدیدی در اینجا منتشر نمایم. امیدوارم همچون گذشته از نظرات شما بهرمند شوم.
حامد صفایی‌پور

آخرین دیدگاه ها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برهان نظم» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برنامه درسی این دوره: ج 1؛ مفهوم خداوند/ ج 2: مفهوم کیهان/ ج 3: مفهوم نظم و هدفمندی/ ج 4: برهان‌های نوین نظم و هدفمندی/ ج 5: نقد و بررسی برهان‌ها/ ج 6: جمع‌بندی

  • ۰
  • ۰

این مقاله در دوره 4، شماره 8، زمستان 1392، صفحه 77-109 نشریه علمی-پژوهشی علم و دین، وابسته به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران منتشر شده است. برای دسترسی به متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید. 

---------------------------------------------

چکیده: 

موضوع پژوهش حاضر بررسی نقادانۀ چالش استاندارد دربارۀ صورت‎بندی نوینی از برهان نظم است؛ چالشی معرفت‎شناسانه که با تلقّی فلسفی خاصی از اصل آنتروپیک (/ اصل)، به برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی (/ برهان) وارد شده‎‎ است. بر مبنای این چالش، ابراز شگفتی ما از مشاهدۀ جهانی پذیرای حیات، که احتمال پیشینی آن بی‎اندازه ناچیز است، بی‎مورد است، چراکه انسان نمی‎تواند خود را در جهانی که با شرایط حضورش وفق ندارد، ببیند. بنابراین، برهان متهم به استنتاج نتایجی است که صرفاً «معلول مشاهدۀ گزینشی» است و ارزش دیگری ندارد (چالش آنتروپیک). در مقام دفاع از برهان، دو خطا را مدعی می‎شویم: 1. خطای معرفت‎شناختی: نخست، نشان ‎می‎دهیم این چالش در بُن‎مایه‎های انتقادهای هیوم به برهان تمثیلی نظم وجود دارد و آن این است که منشأ انتزاع نظم، وهمی (و نه واقعی) است. آنگاه، از برهان در برابر این چالش دفاع می‎کنیم. نشان‎می‎دهیم اصل امری نه صرفاً نظری، بدیهی و همان‎گویانه، بلکه تحقیق‎‎پذیر، ناظر به‌واقع، وابسته به استش (/ وضعیت) جهان است. استدلال به سود نظم را بر اساس این مقدمات شکل می‎دهیم؛ 2. خطای روش‎شناختی: جست‎زدن از استدلال بر مبنای نظم به استدلال به سود نظم را خطای روش‎شناختی می‎نامیم و آن را دربارۀ ردیۀ معرفت‎شناختی سوبر (Sober) در چالش آنتروپیک وارد می‎‎دانیم. درنهایت، از معقولیت برهان در برابر چالش استاندارد دفاع می‎‎کنیم.
  • ۰
  • ۰

این مقاله در 131امین شماره ماهنامه علمی-تخصصی اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شده است. برای مشاهده مقاله به سایت این مجله رجوع فرمایید: +
+این مقاله در سایت صدانت نیز منتشر شده است: +


چکیده مقاله
ادعای «درهم تنیدگی انسان و جهان» یا «پیدایش جهان برای انسان» از جمله دعاوی بحث انگیز در حوزۀ میان رشته ای علم و دینِ معاصر است. ارائۀ تصویری کلی و مروری از جنبه های فلسفی این مسئله، با اشاره به آراء موافق و مخالف – در چارچوب روش شناسی طبیعت گرای تجربی معاصر- مهم ترین هدف این مقاله است. در یک سو، دیدگاهی است که وضعیت ریزتنظیمِ جهان (/وضعیت) را شاهدی قدرتمند بر غایتمندی جهان قلمداد می کند؛ دیدگاهی که برای خداباوران جذابیت دارد. در دیگر سو، دیدگاهی که یا از اساس «وضعیت» را تبیین خواه نمی داند تا آن را شاهدِ نیرومندی به سود غایتمندی به حساب آورد یا تبیین های رقیب را از تبیین غایت انگارانه برتر می داند. بررسی این چالش ها قدم نهادن در راهی است که بخشی از سهم انسان معاصر دربارۀ پرسش «ما چرا این جاییم؟» را توصیف می کند.