این مقاله در دوره 4، شماره 8، زمستان 1392، صفحه 77-109 نشریه علمی-پژوهشی علم و دین، وابسته به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران منتشر شده است. برای دسترسی به متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.
---------------------------------------------
چکیده:
موضوع پژوهش حاضر بررسی نقادانۀ چالش استاندارد دربارۀ صورتبندی نوینی از برهان نظم است؛ چالشی معرفتشناسانه که با تلقّی فلسفی خاصی از اصل آنتروپیک (/ اصل)، به برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی (/ برهان) وارد شده است. بر مبنای این چالش، ابراز شگفتی ما از مشاهدۀ جهانی پذیرای حیات، که احتمال پیشینی آن بیاندازه ناچیز است، بیمورد است، چراکه انسان نمیتواند خود را در جهانی که با شرایط حضورش وفق ندارد، ببیند. بنابراین، برهان متهم به استنتاج نتایجی است که صرفاً «معلول مشاهدۀ گزینشی» است و ارزش دیگری ندارد (چالش آنتروپیک). در مقام دفاع از برهان، دو خطا را مدعی میشویم: 1. خطای معرفتشناختی: نخست، نشان میدهیم این چالش در بُنمایههای انتقادهای هیوم به برهان تمثیلی نظم وجود دارد و آن این است که منشأ انتزاع نظم، وهمی (و نه واقعی) است. آنگاه، از برهان در برابر این چالش دفاع میکنیم. نشانمیدهیم اصل امری نه صرفاً نظری، بدیهی و همانگویانه، بلکه تحقیقپذیر، ناظر بهواقع، وابسته به استش (/ وضعیت) جهان است. استدلال به سود نظم را بر اساس این مقدمات شکل میدهیم؛ 2. خطای روششناختی: جستزدن از استدلال بر مبنای نظم به استدلال به سود نظم را خطای روششناختی مینامیم و آن را دربارۀ ردیۀ معرفتشناختی سوبر (Sober) در چالش آنتروپیک وارد میدانیم. درنهایت، از معقولیت برهان در برابر چالش استاندارد دفاع میکنیم. |
چکیده مقاله
ادعای «درهم تنیدگی انسان و جهان» یا «پیدایش جهان برای انسان» از جمله دعاوی بحث انگیز در حوزۀ میان رشته ای علم و دینِ معاصر است. ارائۀ تصویری کلی و مروری از جنبه های فلسفی این مسئله، با اشاره به آراء موافق و مخالف – در چارچوب روش شناسی طبیعت گرای تجربی معاصر- مهم ترین هدف این مقاله است. در یک سو، دیدگاهی است که وضعیت ریزتنظیمِ جهان (/وضعیت) را شاهدی قدرتمند بر غایتمندی جهان قلمداد می کند؛ دیدگاهی که برای خداباوران جذابیت دارد. در دیگر سو، دیدگاهی که یا از اساس «وضعیت» را تبیین خواه نمی داند تا آن را شاهدِ نیرومندی به سود غایتمندی به حساب آورد یا تبیین های رقیب را از تبیین غایت انگارانه برتر می داند. بررسی این چالش ها قدم نهادن در راهی است که بخشی از سهم انسان معاصر دربارۀ پرسش «ما چرا این جاییم؟» را توصیف می کند.