کتاب «شهر فرنگ اروپا» نوشته «پاتریک اوئورژدنیک» -نویسنده اهل چک با ترجمه خشایار دیهیمی -روایتی رمانگونه از تاریخ اروپا در قرن 20ام است. نویسنده چیزی بین یک گزارش تاریخی مستند و روایت طنازانه –و البته غالبا تلخی- از تاریخ قرن بیستم زا رقم زده است. این کتاب توانسته است جایزه کتاب سال جمهوری چک را بخود اختصاص دهد. اوئورژدنیک دو جنگ بزرگ جهانی را محور روایتگری خود قرار داده است؛ از جنگ جهانی دوم به عنوان مبداء روایت آغاز و در میان متن و به فراخور به گذشته میپردازد. موضوعاتی مانند پیشرفتهای علمی در اروپا، موضوعات مرتبط با زنان و بسیاری از فرازهای تاریخی مهم در اروپای قرن بیستم در این کتاب روایت شده است.
روش بسیار تکرار شده نویسنده در این اثر، برابرنشاندن حادثه های به ظاهر نامربوطی است که می خواهد به صورت تلویحی نتیجههای بکری از آنها بگیرد. حادثههایی مثل اختراع لیوان یک بار مصرف، و رئیس جمهوری دو دوره مصرف(!)؛ اختراع قرصهای ضدحاملگی، به عنوان موثرترین دستاورد قرن بیستم، چراکه این قرصها امکانهای جدیدی را به زنان، برای مقابله با تسلط مردانه و پذیرش نقشهای ناشی از جنسیت خود بخشیدند؛ سانسور عکسها در کمسیونهای تاریخی کمونیستها و حذف افرادی که از زمان گرفتن این عکسها تا امروز، بورژوا از کار درآمده بودند(!)؛ اختراع زبانهای همگانی مثل «اسپرانتو» به عنوان شیوههای نوین آگاهیبخشی اجتماعی و نخستین گام به سوی انقلاب جهانی کمونیستی؛ ایجاد آزمایشگاههای تولید جنین آزمایشگاهی که به صورت اینترنتی، امکان سفارش اسپرمهای مختلف، بر اساس صد و پنجاه شاخص را به زنان -با قیمت میانگین هر اسپرم، هزار و پنجاه دلار میبخشد؛ تعداد دفعات شستن ماشین در میان شهروندان آلمانی، انگلیسی وآمریکایی، و اینکه چگونه در اواخر قرن 19ام، برقراری رابطۀ جنسی در داخل اتومبیل، به یک رویای اشرافی و اوج خواستنیهای فقرا تبدیل شد؛ رای یهودیان بر حرام بودن اهدای خون، چراکه آمیختگی خون به هر نحو برخلاف قوانین الهی است؛ گزارشهای بسیار وحشتانگیز از اردوگاههایِ کارِ اجباری و اتاقهای گاز برای تولید صابونهایی با چربی کاملا طبیعی و البته یهودی؛ نوار 38 کیلومتری سربازان کشته شدۀ آمریکایی، با متوسط قد 173 سانتیمتر، که در 1944 در جنگ نورماندی کشته شدند؛ اجباری بودن نرمش سوئدی برای کارگران در کشورهای کمونیستی تا نیرو و شادابی مضاعفی برای کار بیابند؛ مرگ بسیاری از سربازان روسی به دلیل بیماری قانقاریای «پا»ها، چون شبها با پوتینهایشان میخوابیدند تا مبادا کسی آن ها را بدزدد؛ استدلال آمریکاییها برای بمباران هیروشیما، اینکه: اگر ما این بمب را نمیانداختیم، یکی دیگر این کار را میکرد، چون دستکم یکبار باید این بمب در شرایط واقعی امتحان میشد تا توازنی از وحشت برای تضمین درنگرفتن جنگ جهانی سوم به وجود آید(!)؛ مخالفت نازیها با نظریه نسبیت به این دلیل که آن را -نظریهای تهاجمی از منظر زیباییشناختی و فکری- ساخته و پرداختۀ یهودیان میدانستند، و یا رای کمونیستها که نظریه نسبیت را ابداع بورژوازی برای نسبیکردن علم و بیاعتبار نمودن مبانی علم کمونیسم میدانستند؛ ...تنها مواردی از روایتگری تلخ و طنازانه نویسنده است.
به اعتقاد من این کتاب نسخه دومی است از کتاب «در ستایش دیوانگی» اثر آراسموس –پدر معنوی اومانیسم اروپایی- است که البته اینبار نه بر اساس تخیل پیشینی نویسنده، بلکه بر اساس اطلاعات تاریخی و روش پسینی گرد آوری اطلاعات، از دیوانگی و البته بهتر است بگویم: از «بی شرفی» مهار نشدنی انسان سخن میگوید و بیش از همه بر این طبل میکوید که انسانها چگونه با توسل به ایدئولوژیها و دیگر باورهای کاذب، رفتارهای دیوانهوار، نفسانی و جاه طلبانه خود را توجیه می کنند. به اعتقاد من «شهر فرهنگ اروپا» مستنداتِ دیوانگی انسانی است که اراسموس در «در ستایش دیوانگی» توصیف کرده است.
مشخصات اثر: شهر فرنگ اروپا، پاتریک اوئورژدنیک، ترجمه: خشایار دیهیمی، انتشارات: ماهی، نوبت اول: 1394، 9500 تومان.