پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

اینکه «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد» حرفی است و اینکه سخن نگوییم تا عیب و هنرمان نهفته باشد، حرفی دیگر.
بسیاری از بندگان خدا بوده اند که از اتفاق چون کمتر سخن گفته‌اند، تا عیب و هنرشان نهفته باشد(!)، یک عمر با عقاید و افکار من درآوردی سپری کرده اند.
«مرد» باید سخن بگوید، آشکار و روشن؛ تا با لطف حضرتِ «عقلِ جمعی» به عیوب سخن و اندیشه‌اش پی‌ببرد.
برای همین بر هر انسانی که دوست دارد اندیشمندانه زندگی کند، فرض است که با گفتن و نوشتن، خود را در معرض سرنیزه‌های سوزنده و سازنده نقد دیگران قرار دهد. و از عیان شدن عیب و رسوا شدن هنرش نهراسد. من برای آموختن، می‌نویسم.

هم‌پیشانی سلام!
نوشته‌های این وبلاگ، منتخبی از نوشته‌های به واقع جور واجور من در سایت پیشانی(www.pishani.ir)-در سال‌های 89 تا 92- است که به فراخور احوال و اوضاع شخصی و اجتماعی نوشته‌ام. بنا دارم برگزیده‌ای از آن نوشته‌ها را-با بازنگری اندک- به همراه نوشته‌های جدیدی در اینجا منتشر نمایم. امیدوارم همچون گذشته از نظرات شما بهرمند شوم.
حامد صفایی‌پور

آخرین دیدگاه ها
  • ۰
  • ۰
مطالعه این مقاله(+) به سه دلیل برایم جالب بود: (1)چگونه یک فیلسوف در هفتاد سالگی به فلسفه و سودمندی آن می تازد؛ گویا فلسفه برای صاحبانش هویت و غیرتی نمی‌آورد(!) (2)او در این تاختن به فلسفه را پیام اصلی جستارهای فلسفی ویتکنشتاین می داند. (3)جانشین هایی که به جای فلسفه معرفی می کند: زبان‌شناسی تجربی، فیزیک نظری و ریاضیات، برایم جالب هستند. پیتر آنگر در این کتاب به شدت به فلسفه تحلیلی تاخته است
  • ۹۴/۰۱/۳۰

دیدگاه های خوانندگان این مطلب (۱)

با سلام بر شما
آقای صفایی پور عزیز،من دقیق نمیدانم  که مرز مشترک  و تفاوت فلسفه تحلیلی و قاره ای چیست؟و منظور آنها از فلسفیدن چیست؟ مثلا اگر با اثار استاد ملکیان مانوس باشید خواندن آثار مثلا استاد داوری اردکانی برایتان ممکن است دشوار باشد و احتمالا برعکس.به نظرم این دو رویکرد فلسفی تفاوتهایی با هم دارند که ممکن است تشخیصش برای امثال من دشوار باشد.مثلا به نظر فیلسوفان قاره ای به ادبیات و شعر بسیار بها میدهند در صورتی که تحلیلی ها نه.حتی نمیدانم تفاوت این دو رویکرد (یا مکتب ؟؟) در تفکر نقدی هم متنوع است یا نه؟مثلا رویکرد شما در اموزش تفکر انتقادی تحلیلی محور است یا قاره ای؟چرا؟...بنظرم همان طور که در بالا اشاره کردید ممکن است ادمی از فسلفه تحلیلی به ان ارامش که باید از اندیشیدن دست یابد "شاید" نیابد چراکه گویا دگرگونی وجودی در جان آدمی رخ نمیدهدکه "ممکن" است با فلسفه قاره ای بدهد.نمیدانم!!!غرض ،برای من و دوستانی که علاقه مند به تفاوت این دو رویکردند در صورت امکان مطالبی(و یا منابعی آسان فهم) ارائه کنید.ضمنا مطالب ذکر شده  صرفا جهت طرح مسئله از منظر یک علاقه مند به فلسفه بود و قصد ورود در حریم تخصصی  دوستان را نداشتم.باتشکر
پاسخ:
سلام بر علی عزیز 
بازهم با سوال جان داری از جانب شما روبرو شده ام. 
سوال هایی که برای خودم هم در این چند سال گذشته وجود داشته است. و هم اکنون نیز وجود دارد. 

من فقط- با توجه به محدودیت وقتم- دو نکته را تقدیم می کنم: 

استاد ملکیان معادل تفکر نقدی را برای critical thinking بر می گزینند و به نظر من از این واژه تلقی صرفا روش شناسانه دارند. آنچنان که در درسگفتار خود، درباره روش تحقیق در تفکر نقادانه سخن می گویند. اما، به نظرم می رسد امروز تفکر نقادانه یک حوزه وسیعی است، تجربی، دانشی و مهارتی، که هدف آن ارتقا اندیشیدن است و این هدف می تواند با رویکردها و روش های مختلف دنبال شود. یعنی مفهوم تفکر نقادانه از تفکر نقدی استاد ملکیان توسیع بیشتری دارد. 
حال، اگر می توان هدف ارتقاء اندیشیدن را با رویکردها و رویه های مختلفی پیش برد، پس می تواند یکی از این رویکردها هم رویکرد و روش فلسفه  قاره ای باشد. مثلا این تعریف را شخصا دیده ام که تفکر نقادانه را "نحوه ای از بودن" تعریف کرده اند. و به نظر من، این موضوع منتفی نیست که دیگر رویکردهای فلسفی و روانشناسی پای در این عرصه بگذارند و موضوع را گسترش دهند یا احیانا دیگر رویکردها- که غالبا تحلیلی است- را نقد کنند. 

- راستی، گفتگوی مکتوب مرا با آقای مهدی خسروانی- چند سال قبل(1391)- بخوانید: در همین رابطه است:

بیان دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">