این نوشته یک تمرین یا همان مشق کلاسی است، وقتی به صفحه ی 20 کتاب هنر خلاق نوشتن، به قلم گابریله ال. ریگو- (نشر) کتاب آمه- رسیدم، نویسنده از تجربه دانش آموزان اش درباره نگارش متنی درباره "من" سخن می گفت. در اینجا کتاب را بستم و تصمیم گرفتم من هم همین تکلیف را انجام دهم.
موضوع اصلی فصل نخست این کتاب "کشف کردن استعداد نویسندگی" با "ساده گیری در نگارش" و بها دادن به مرحله "جوشش" و "نشان دادن بار احساسی کلمات" است.
در این نوشته، از احساس خود درباره معنای آیه ی: "وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلَکِنْ لا تُبْصِرُونَ(واقعه/85) : و ما به آن [جان شما] از شما نزدیکتریم ولى شما به چشم بصیرت نمى نگرید" و آیه "...و اعلموا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبهِ (انفال/24): و بدانید که خدا میان آدمى و دلش حایل می گردد"(ترجمه ی خرمشاهی)، الهام گرفته ام.
*تصویر: اثر: ابراهیم دریس
من، ... وقتی ادایت می کنم، کجایی؟ بگذار دوباره امتحان کنم، من! من! من!
انگار صدایم به جایی می خورد و بر می گردد! مثل کسی که