پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

اینکه «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد» حرفی است و اینکه سخن نگوییم تا عیب و هنرمان نهفته باشد، حرفی دیگر.
بسیاری از بندگان خدا بوده اند که از اتفاق چون کمتر سخن گفته‌اند، تا عیب و هنرشان نهفته باشد(!)، یک عمر با عقاید و افکار من درآوردی سپری کرده اند.
«مرد» باید سخن بگوید، آشکار و روشن؛ تا با لطف حضرتِ «عقلِ جمعی» به عیوب سخن و اندیشه‌اش پی‌ببرد.
برای همین بر هر انسانی که دوست دارد اندیشمندانه زندگی کند، فرض است که با گفتن و نوشتن، خود را در معرض سرنیزه‌های سوزنده و سازنده نقد دیگران قرار دهد. و از عیان شدن عیب و رسوا شدن هنرش نهراسد. من برای آموختن، می‌نویسم.

هم‌پیشانی سلام!
نوشته‌های این وبلاگ، منتخبی از نوشته‌های به واقع جور واجور من در سایت پیشانی(www.pishani.ir)-در سال‌های 89 تا 92- است که به فراخور احوال و اوضاع شخصی و اجتماعی نوشته‌ام. بنا دارم برگزیده‌ای از آن نوشته‌ها را-با بازنگری اندک- به همراه نوشته‌های جدیدی در اینجا منتشر نمایم. امیدوارم همچون گذشته از نظرات شما بهرمند شوم.
حامد صفایی‌پور

آخرین دیدگاه ها
  • ۰
  • ۰

می­خواهم بی‌­آنکه با مقدمه چینی طولانی سر شریفتان را درد بیاورم،  از چندین ایده قرآنی، مناسب با حال و هوای هیئت‌­ها و کانون­های مذهبی سخن بگویم. امیدوارم این نوشته کوتاه بهانه لازم را به دست جوانان پرشور و تحول­خواه بدهد، و انگیزه‌­ها و اراده‌­هایی را برای عمل به وصیت رسول خدا برای همراهی قرآن و عترت برانگیزد و به میدان عمل آورد.  

 

1- قرآن خودش برنامه است، نه برنامه ای برای آغاز برنامه!

در غالب جلسات مذهبی قرآن خوانده می‌­شود، یعنی کسی که قاری نامیده می شود، و احتمالا صوت دلنشینی دارد یک تلاوتِ مجلسی می خواند، تا "برنامه" شروع بشود. این نگاه این آسیب جدی را دارد که کم کم در ضمیر ناخودآگاه ذهن ما این عادت و باور غلط ته­‌نشین می­شود که قرآن بهانه‌­ای برای شروع جلسه است. مثلا من دوستی را که بیرون جلسه ایستاده است، صدا می­کنم و می­گویم: علی! بیا! قرآن تمام شد! جلسه دارد شروع می­‌شود!. در واقع در این نمونه، عمل شروع جلسات با قرآن، با شروع جلسات با سرود ملی و برخی مقدمات دیگر فرقی نمی­‌کند و این یکی از آفات هر تکرارِ بی­‌اندیشه و عمل بی‌­روح است.

    برای جبران این مشکل طرح های متنوعی می‌­تواند به ذهن برسد که نویسنده خود تجربه طراحی و اجرای یکی از این طرح­ها را داشته است؛ "طرح تنفس با قرآن". در این طرح، قرآنِ آغازین جلسات از یک تلاوت مجلسی به یک تلاوت اندیشمندانه تبدیل می شود. این کار با تهیه متن­‌هایی صورت می گیرد که محتوای آیات را "قبل" از تلاوت- نه به صورت مستقیم- بلکه با استفاده از اشاراتی کوتاه و گذار بیان می­کند. این امر ذهن شنونده را منتظر می­‌‎گذارد، تا خود را "آماده" شندیدن کلام حق کند. در واقع هدف ما در این طراحی این بوده است که شنونده واقعا شنونده و در حالت استماع باشد و قرآن بر او "نازل" شود. همانطور که قران در دل حادثه‌­ها و طی 23 سال از زبان رسول خدا بر دل و جان همراهانش نازل شده است و آنان طعم خوش این ایات را در دل حادثه­‌ها و سرد و گرم روزگار چشیده‌­اند.

مثلا فرض کنید امشب شب عاشورا است و قرار است برنامه هیات با تلاوت قرآن شروع شود. خوب! چه چیزی دل‌چسب­‌تر از این که موضوع متن قرآنی و آیات متناسب با مفهوم شهادت، جهاد در راه خدا، رجوع به سمت خداوند و ... باشد؟ چه مقدمه ای تکان­‌دنده تر از این که در این شب، 32 نفر از سپاه عمر سعد از شنیدن صوت مناجات و نوای تلاوت قران لشکر حسین(ع) از خیمه های خود بیرون زدند، و در سرمستی شنیدن نوای مناجات و تلاوت لشکر حسین(ع) خود را به سپاه امام رساندند!...(نمونه متن شب عاشورا) . توضیحات بیشتری درباره اهداف و روش اجرای طرح تنفس با قرآن نمی‌­دهم. (برای آشنایی بیشتر و خواندن نمونه‌­هایی از این متن‌­ها، می توانید به سایت پیشانی در بخش ایده های فرهنگی طرح تنفس با قرآن) مراجعه کنید.)

2- روز مبعث، روز تولد قرآن!

روز مبعث روز تولد قرآن است، روز خواندن به نام پروردگار!، اقراء باسم ربک الذی خلق؛ از معنوی‌­ترین اعیاد مسلمین. آیا قبول دارید که گرامی داشت این مناسبت در میان ما شیعیان کمرنگ است؟ می­‌خواهم از این ایده دفاع کنم که از اساس لازم نیست همه هیات‌­ها به طور ثابت و ادواری همواره درباره یک سری از مناسبت‌­ها فعالیت کنند. "ایام الله" در این روزها خلاصه نمی‌­شود، و جامعه نیز به حر‌ف‌­ها و بیان‌های تازه، نیازمند است. این نیاز در خود بچه‌ها و کارگزاران و خادمان هیات‌­ها نیز وجود دارد. کارهای جدید سیستم­های اجرایی و نیروی انسانی ما را شاداب و به­‌روز می­‌کند. آیا روا نیست اعیادی مثل قربان و مبعث بطور جدی تر، همراه با برنامه هایی قرآنی در برنامه هیات های ما قرار بگیرد؟ چه اشکالی دارد یک هفته جشن و برنامه‌­های متنوع دیگر به مناسبت عید مبعث با موضوع شناخت قرآن برگزار شود؟ خود این برنامه‌­ها به صدها طریق می­‌تواند در اجرا و هدف­‌گذاری متنوع و جذاب باشد.­

3- جنگ اُحد! سالروز شهادت حضرت حمزه( سید الشهدای پیامبر)

9 شوال، سالروز جنگ احد است. تقریبا پنجاه آیه قرآن در سوره آل عمران درباره جنگ اُحد است. در واقع این حادثه از جهت تعداد ایاتی که بدان مربوط است، بی رقیب است! به نظر من، موضوع جنگ احد می­تواند موضوعی بسیار مناسب برای کارهای قرآنی باشد به خصوص اینکه موضوع شکست تلخ اُحد، این استعداد را دارد که هیات­‌ها و کانون­‌های مذهبی در پرتو توجه به آن، به بازسازی تشکیلاتی و مدیریتی خود بپردازند و از تجربیات این شکست تلغ در تاریخ اسلام و اشارات قرآن توشه برگیرند. برای تامل بیشتر در اینباره شما را به کتاب اُحد، قله مدیریت، نوشته آقای لطف اله میثمی ارجاع می‌­دهم. 

4- یوسف و مریم، دو جوان قرآنی

به اعتقاد شیعیان، تمام صفات خوب انبیاء الهی در حضرت ختمی مرتبت و امامان طاهرین جمع است؛ از طرفی درباره برخی از ائمه اطهار مثل امام کاظم و امام عسکری(علیهم السلام) مطالب موجود در کتابهای تاریخی و حدیثی به نسبت اندک است. آیا با توجه به این دو نکته نمی توان نتیجه گرفت که دست ­کم به عنوان یک هدف راهبردی(/استراتزیک) یک راه مطمئن در معرفی اولیه خدا و اهل بیت استفاده از تصویر مطمئن و موثری است که قرآن از انبیاء و اولیاء الهی تصویر کرده است. در این میان دو شخصیت یوسف(ع) و مریم(س) این خصوصیت مهم را دارند که داستان و نقاط عطف زندگی آنها مربوط به جوانی است. داستان یوسف در قرآن، تنها داستانی از داستانهای انبیاء است که در نهایت بلاغت و زیبایی تنها در یک سوره و در دوازده صفحه آمده است. این نکته هم بر زیبایی­‌های این داستان افزوده و هم کار قرآنی بر اساس آن را آسان می­‌کند.  به اینها باید اضافه کرد که از اساس زبان همه ادیان الهی در انتقال مراد خود، استفاده از داستان و تمثیل است؛ و این نکته مهمی است که در آموزش­‌های دینی جامعه ما مغفول واقع شده است. بطور خاص، داستان یوسف می‌­تواند جوان ما را برای مبارزه با آلودگی­‌ها مقاوم سازد. یوسف در محیط آلوده و در هنگامه رویاروی چهره به چهره با گناه چه کرد؟... قال معاذ الله!  انّه ربّی احسن مثوای! ...پناه بر خدا! بهترین جایگاه من نزد خداوند است!  آیا رواست که اعجاز قران در دست ما باشد، و مشکلات بسیاری از این جنبه در میان ما و خانواده‌­­هایمان دائما در حال رشد؟! ....

حرف آخر

پیشنهادهای اجرایی، آموزشی و تحقیقاتی دیگری نیز قابل طرح است. منتها ترجیح می دهم اختصار این نوشته رعایت شود. مهم این است که زاویه نگاه ما برای استفاده از قرآن قدری تغییر کند و دامنه و گستره بیشتری را در بر بگیرد. قرآن نباید تنها زینت سفره عقد، حرز مسافران و سرمایه کتاب­‌فروشی­‌ها باشد. حقیقت این است که "واژه ای در قفس است" و پرونده شکایت رسول خدا از ما، همچنان مفتوح است: ...  و قال الرسول: یا ربِّ اِنَّ قومی اتَّخذوا هذا القرآن مَهجورا.

دیدگاه های خوانندگان این مطلب (۳)

  • مسیح رهنما
  • درد مشترکی ست!!!

    من که هرچی به بچه ها میگم فایده نداشته
    اصلا باید هیات قرآنی درست بشه

    هیات میثاق با شهدا دیدم یه برنامه لطائف قرآنی داشت
    پاسخ:
    من برای هر تحولی به سیاست دارکوب مهربان معتقدم . 
    موید باشید 
    بنطرم سخن از برنامه های قرآنی و اجرای ایده های جدید یا غیرجدید با تامل در همین حرف اخر آغاز می شودکه
     " مهم این است که زاویه نگاه ما برای استفاده از قران قدری تغییر کند....."

    مهم اینست ک بتوانیم اولا بفهمیم قرآن یک کتاب است. هر کتاب دارای نگارنده ای . هر نگاشته ای را مخاطبی. نگاشته را حاوی مضامینی و مضامین را حاوی منظور و مقصودی . حال اگر این کتاب از آن خدا باشد . مخاطب ان ما و محتویاتش برنامه ی شئون زندگی فردی و جمعی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی...  ما، با آن چه می کنیم؟

    بنظرمحل مشکلات ما، در فهمیدن و فهماندن همین چندجمله ب ظاهر ساده است.
    اگر هر فردی همانگونه ک طعم قران را به واقع چشیده ان را به دیگران هم بچشاند انگاه راه ها برای ایده های نو باز می شود.فردی از موسیقی طبع قران روح و جانش باز می شود. آن یکی از داستان های ان بهره های اجتماعی می برد . ان عده از دستورهای اقتصادی آن بهره می گیرند و یا از اخلاق سیاسی ان الهام می پذیرند و همانگونه ک می شود هزاران نوع غذای جدید با طعم های مختلف برای مذاق ها و مزاج های گوناگون تهیه کرد این اتفاق هر روز می افتد و هرروز غداها نو ب نو می شود.
    سوال مهم اینجاست ک هرکسی قران را چگونه شناخته و طعم آن را چگونه می یابد؟
    پاسخ:
    سلام 
    اگر مبنای شما را بپذیریم مطلب روشن است، من باید ایده های قرآنی ام را با همین نوع و سبک نگاهی که دارم اجرا کنم. دست دراز کنم و از دوستانم یاری طلبم. 
    غذایی جدید با آشپزهای جدید. 

    اما  من ادعای بیشتری دارم. قرآن جاری و ساری نیست در کارها مذهبی ما. یعنی کارهای مذهبی ما کمتر قرآنی است. چه از از لحاظ منطق کار و چه از لحاظ رویه و شعائر آن. 
    برای این باید اول از همه تصویر مقبول و جاافتاده از چنین قرآن به حاشیه رفته ای را بازسازی کرد. 
    و حالا به نظر من اینگونه طرح ها به این هدف کمک می کند. 
    درود 

    جانا سخن از زبان ما می گویی

    موفق باشید

    بیان دیدگاه

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">