ممنونم
از مرز
شلمچه، به عراق رسیدیم !
حاج حسین، ممنونم!
شهرِ یار
نوشته: "زیارت علی(ع) افضل از زیارت
حسین(ع) است!"
دم شهرِ یار گرم!
به جز از علی که دارد پسری ابوالعجایب؟!
که علم کند به عالم شهدای کربلا را.
غبارروبی
ایرانیان ایوان
نجف را شستند!
نهج البلاغه را کی؟
هرچه دیرتر، بهتر!
- مامان سلام!
از بین الحرمین زنگ می زنم!
- سلام، خوشا به حالت! خوبی؟ به من دعا کردی؟
به پدرت؟ دعاکردی من هم بیایم؟!
...
- راستی
مادر؛ کی برمی گردی؟
- معلوم نیست! انشالله صبح جمعه ...
- خدارا شکر! نگران بودم! ... هر چه دیرتر بیایی بهتر!
مرگ
راه به
راه تابوت می آورند در حرم،
دور سر امام، طواف!
مرگ همین است؟!
نه اینکه امام، ابهت مرگ را ریخته،
مرگ از ترس، میمیرد!
روضه
نمیخواهم
روضه گوش کنم!
بگذار آن مداح جوان بیمهابا بخواند!
من که نمی شنوم!
خودم را به کوچه «علی اکبر» می زنم!
نمی شنوم!
نمیشنوم!
نمی شنوم!
نه ... !
- سنگی بر پیشانی خورشید!
حالا باید گریه کنم؟!
چه کسی این را باور می کند؟!
بازی
درحرم عباس، بچهها راحت بازی میکنند!
اختلاف
زیر یک سقف؛
دو خط موازی!
رجب 1392- اصفهان
- ۹۴/۰۲/۰۵