پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

خواندن و نوشتن را دوست دارم. هم‌پیشانی‌هایم را دوست دارم. فکر می کنم باید درباره داشته‌ها و نداشته‌هایمان با هم حرف بزنیم.

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور

اینکه «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد» حرفی است و اینکه سخن نگوییم تا عیب و هنرمان نهفته باشد، حرفی دیگر.
بسیاری از بندگان خدا بوده اند که از اتفاق چون کمتر سخن گفته‌اند، تا عیب و هنرشان نهفته باشد(!)، یک عمر با عقاید و افکار من درآوردی سپری کرده اند.
«مرد» باید سخن بگوید، آشکار و روشن؛ تا با لطف حضرتِ «عقلِ جمعی» به عیوب سخن و اندیشه‌اش پی‌ببرد.
برای همین بر هر انسانی که دوست دارد اندیشمندانه زندگی کند، فرض است که با گفتن و نوشتن، خود را در معرض سرنیزه‌های سوزنده و سازنده نقد دیگران قرار دهد. و از عیان شدن عیب و رسوا شدن هنرش نهراسد. من برای آموختن، می‌نویسم.

هم‌پیشانی سلام!
نوشته‌های این وبلاگ، منتخبی از نوشته‌های به واقع جور واجور من در سایت پیشانی(www.pishani.ir)-در سال‌های 89 تا 92- است که به فراخور احوال و اوضاع شخصی و اجتماعی نوشته‌ام. بنا دارم برگزیده‌ای از آن نوشته‌ها را-با بازنگری اندک- به همراه نوشته‌های جدیدی در اینجا منتشر نمایم. امیدوارم همچون گذشته از نظرات شما بهرمند شوم.
حامد صفایی‌پور

آخرین دیدگاه ها
  • ۰
  • ۰
اشاره: این نوشته هفتمین گفتار از سلسله درس گفتارهای تفکر فرهنگی است که پیش از این به صورت یک کتابچه در اینجا منتشر شده است. 
مقدمه: دانستیم که دعوت به عمل دینی، دعوت به انجام عملی بر مبنای انگیزه، بینش و روش صحیح است. همچنین درباره لزوم توجه به مقوله «روش» در عمل دینی و فعالیت‌های فرهنگی سخن گفتیم و بیان داشتیم که صرف داشتن انگیزه خوب، ما را از دانستن «روش» یا «چگونگی انجام امور» بی­ نیاز نمی­ کند.

در این گفتار برآنیم تا توجه خود را درباره مقوله «روش» با داستان بت­‌شکنی ابراهیم(ع) در قرآن کریم همراه سازیم و به چگونگی عمل بت‌شکنی ابراهیم(ع) دقت کنیم. ادعا این است که کوفتن بر طبل «بت شکنی»، بدون توجه به «چگونگی انجام این عمل» مخاطرات تربیتی دارد؛ چنان که امروز نیز شاهد برخی از این مخاطرات در برخی فعالیت‌های فرهنگی‌‌ـ‌دینی جامعه هستیم. اکنون در پی تاملات پیشین درباره روش‌شناسی فعالیت­های فرهنگی و دینی، گفتار هفتم را با پرسش "ابراهیم چگونه بت می‌شکند؟" یا "روش بت­‌شکنی ابراهیمی چگونه است؟" آغاز می‌ کنیم: 

زمینه­شناسی و زمانه­شناسی ابراهیم(ع)

شرک، روش زندگی و مرام استقراریافتۀ جامعۀ ابراهیم (ع) است، ایمان به خدایان دست‌ساز بشر و دلبستگی عاطفی شدید به سنت­‌ها و رسوم اجدادی، از بارزترین مولفه‌های فکری جامعه ابراهیم(ع) است.  

مهم­ترین خصلت روش ابراهیمی در چنین جامعه‌ای، دامن زدن به منطق گفتگو، پرسش‌گری و پاسخ طلبی است. او در موقعیت­های گوناگون و با بهانه‌­های متفاوت، گفتگو و تفکر درباره مسائل مهم عقیدتی و جهان بینی را به صحن علنی و عیان جامعه می‌کشاند و این روش را گاه در گفتگو با خویش[1] ، گاه در گفتگو با پروردگار و طلب یقین قلبی[2] ، گاه در گفتگو با نمرود[3] و گاهی در گفتگو با قوم[4]خویش دنبال می‌کند.

 

رشدیافتگی و بت شکنی ابراهیم(ع) 

"و در حقیقت پیش از آن به ابراهیم رشد [فکرى]اش را دادیم و ما به [شایستگى] او داناییم"(51-انبیاء)

یکی از بارزترین صحنه‌های نمایش رفتار و روش ابراهیم(ع) داستان بت­شکنی انقلابی او در آیات 51 تا 67 سوره ی انبیاء است. نمایشی شورانگیز و حماسی از تجربۀ گفتگوی جدی و عملی ابراهیم(ع) با اندیشه‌های شرک­آمیز قوم­اش.

بر اساس بیان قرآن کریم، ابراهیم(ع) در این مرحله از مسئولیت خویش دارای شخصیت رشدیافته­ای است. به این معنا که آگاهی و تجارب لازم را برای مدیریت اجتماعی دعوت به توحید و دیگر ابعاد رسالت داراست[5]. بت شکنی انقلابی و براندازی همیشگی سنت­های جاهلی جا­افتاده، کار انسان‌های خود‌ساخته و رشد­یافته است.  

 

روش بت شکنی ابراهیمی 

استفاده از روش پرسش­گری در گفتگو، بارزترین جنبه رفتاری ابراهیم(ع) در ماجرای شکستن بت‌ها است. در واقع، عمل او- شکستن بت‌ها و قراردادن تبر بر شانۀ بت بزرگ- اندیشه مخاطبان را با یک پرسش خطیر روبه‌‍رو می­سازد. پرسشی که چون پهلوانی هم­آورد طلب، به میدان آمده و بر سر راه هر اندیشۀ غلط کمین کرده است. واکنش آن‌ها در برابر این شرایط و این پرسش چالش برانگیز ابتدا سطحی است،آنگاه که می­‌پرسند: "چه کسى با خدایان ما چنین [معامله‏‌اى] کرده است؟، او واقعا از ستمکاران است." (59)، اما در نهایت امر، با هنرمندی و فضاآفرینی ابراهیم(ع) به پرسشی عمیق و اساسی در نهاد جانشان تبدیل می شود، آنگاه که ابراهیم(ع) از ایشان می‌خواهد تا پاسخ پرسش خود را از بت بزرگ بپرسند.

ابراهیم(ع) در این صحنه قهرمان ایجاد روشمند خودآگاهی است. هنرمندی که گام­های حساب شده خود را با نهایت ریزبینی و متانت بر می‌دارد و از این­روست که در انتقال پیام حق، خوش می‌درخشد.

گفتند: اى ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین کردى؟(62) گفت: [نه] بلکه آن را این بزرگترشان کرده است اگر سخن مى‏‌گویند از آنها بپرسید! (63)

 

واژه آفرینی ابراهیم(ع)

إِذْ قَالَ لأبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنْتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ (٥٢)-آنگاه که به پدر خود و قومش گفت این تماثیلی (پیکره هایی/مجسمه‌‏هایى) که شما ملازم آنها شده‌‏اید، چیستند؟

بیان و ادبیات ابراهیم(ع) برای تبیین حق، حساب شده و دقیق است. وی در نخستین پرسش از سلسله پرسش­های خود در این ماجرا برای اشاره به بت­ها، از واژۀ مصطلح قوم اش درباره آنها، یعنی واژۀ «الهه» استفاده نمی­کند، بلکه با خلاقیت و زبان­آفرینی واژۀ دیگری می­‌آفریند و با این بیان، منطق و نگاه خویش را نشان می‌دهد و البته خود را از وابستگی و محدودیت به چارچوب فکری و عقیدتی قومش رها می‌سازد.

ابراهیم(ع) در مقام گفتگو با قوم خویش، فرصتی فراهم می­‌کند تا آنها بیاندیشند. این شیوه موثر می­‌افتد و آنها می­‌پرسند: "گفتند آیا حق را براى ما آورده‏اى یا تو از شوخى‏ کنندگانى؟(55)"

 

خلاقیت در عمل ابراهیمی

 ابراهیم(ع) همه­ بت‌ها را می‌شکند به جز بت بزرگ، و تبر خود را بر شانۀ او می‌نهد. این عمل در ذات خود عملی خلاق است. بت شکنی ابراهیمی، واکنشی سراسیمه و شتاب زده نیست، بلکه کنشی است فعال و حساب شده که به خلق عملی خلاق و محیط­ساز منتهی می‌شود؛ عملی که عرصه هم‌آوردی اندیشه‌ها و بوتۀنقد و عیارسنجی باورهاست. خوب است تاکید کنیم که خلاقیت در عمل دینی ابراهیم(ع) صفتی تشریفاتی نیست و اتصال آن به عمل، الصاقی و عرضی فهمیده نمی‌شود، بلکه با روح عمل، نیّت، خاستگاه حرکت و منش او پیوندی اصیل دارد.

 

آیا می‌توانید تصور کنید که اگر ابراهیم(ع) با عصبانیت همه بت­ها را شکسته بود و مردم او را در میان حجم وسیعی از الهه‌های مقدس و خورد‌شدۀ خود می‌دیدند، چه اتفاقی می‌افتاد؟!

پس عمل بت­شکنی ابراهیم، عملی صرفا واکنشی و غرض‌ورزانه نسبت به جاهلیت و نادانی قوم خود نیست، بلکه حرکتی است هوش‌مندانه، خلاق و طراحی شده که بر اساس زمینه‌شناسی و دانش‌های او نسبت به ارزش­ها و دیدگاه­های قوم­‌اش، خلق شده است.

 

بازگشت به خویشتن، غایت عمل دینی ابراهیم(ع)

ابراهیم(ع) مردم را به بازنگری روش‌مند در باورهای خود دعوت می کند. او طرحی را دامن می­‌زند که در طی آن عقاید مردم، در پیش چشمان­شان به تصویر می­‌آید. روش او از هر گونه موضع‌گیری پیشینی و پیش‌دستی به سوی حقیقت، خالی است. همت‌اش این است که نقادی اجتماعی را بدون احساس نفرت نسبت به سنت‌ها و باورهای قوم خویش و استفاده از روش‌های غیر منطقی و اخلاقی، پیش برد.

"تردید سالمی" که او به جانِ اجتماع خود می‌افکند و چتر پرسشی که بر سر عقاید عامه می‌گشاید، همراه با روش هنرمندانۀ او در هدایت بحث و پرسش‌گری کارآمد می‌افتد و فرایند تبیین حق به سرانجام می‌رسد.

ثُمَّ نُکِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلاءِ یَنْطِقُونَ - پس به خود آمده و [به یکدیگر] گفتند در حقیقت ‏شما ستم کارید(64)

نتیجۀ این روش تبیین­‌گری، ایجاد خودآگاهی فردی و اجتماعی نسبت به "حق" است. آنچه می‌توان آن را غایت هر عمل اصیل دینی دانست. این مردم همان مردمی هستند که در ابتدای بحث با ابراهیم(ع)، شکنندۀ خدایان سنگی خود را ظالم می­دانستند[6]، و اکنون خود را مستحق همان صفت! این اعتراف دسته جمعی نشانۀ موفقیت ابراهیم(ع) در مقام تبیین حقایق است (انبیاء/66).

جمع بندی

با چنین ملاحظاتی است که عمل ابراهیم(ع) - که الگوی هر بانی خیر و فعال فرهنگی و مروج دینی است- کارگر می افتد. ابراهیم(ع) خلاقانه بت می­‌شکند! ریزبینانه پرسش می‌نماید! شجاعانه وارد عمل می‌شود! قوم او در این سناریو تنها بازیگر اند و ابراهیم است که کارگردانی می­‌کند.

پانوشت: 


[1] انعام/79-75

[2] بقره/260

[3] بقره/258

[4] انبیاء/67-51، شعراء/89-69

[5] انبیاء 51

[6] انبیاء/59 

دیدگاه های خوانندگان این مطلب (۶)

سلام
این که نسبت گفت‌وگو به این عمل ابراهیم بخواهیم بدهیم بسیار جالب می‌تواند باشد: چون همان‌طور که در نوشته‌ش ما اشاره شده برخی ویژگی‌های اون را دارد. اما اگر بنا باشد گفت‌وگوها همه با چنان تخطی و هتک‌های از دی‌گری باشد اساسن گفت‌وگو بلاموضوع است.
پاسخ:
آن دیگری هتاک در این گفتگو کیست؟ 
هنر پیامبرانه این است که هتاک را با گفت و گو نرم یا با گفت و گو مجاب یا نسبت به حقیقت معترف کند. 
سلامم را خوردم. 
تا جائی که من از این داستان خبر دارم کسی که دی‌گری را هتک می‌کند ابراهیم است. شما تصور کن کسی برای گفت‌وگو با مسلمانان کعبه را تخریب کند ... آیا شما به چنان کسی خواهید گفت که در مقام گفت‌وگو با مسلمانان است؟

نوش‌جانت
پاسخ:
سلام 
این کفت و گویی که شما انتظار می‌برید -گفت و گو با فرض یک کثرت گرایی هستی شناختی- ابدا در انبیاء نه محقق بوده است و نه مجال تحقق داشته. روشن است که آنان در اصولی -مثل توحید- پیامی دعوت گونه دارند. نظریانی هم در دفاع از این مشرب اقامه شده و قابل ارایه است. منتها با همان پیش فرض ها انواع و اقسام گفت و گو می تواند وجود داشته باشد که منف به سهم خویش غبارزدایی ای از جنبه‌هایی از یک الگوی گفتگوی پیامبرانه کرده‌ام. 
درود 
والا من یک کم آدم ساده‌ای هستم و شمام پیچیده و آکادمیکی.
من نمی‌دونم که آیا گفت‌وگو نیاز به یک کثرت‌گرایی هستی‌شناسی دارد یا نه و این که آیا اگر بخواهیم دعوت کنیم می‌توانیم گفت‌وگو بکنیم یا نه و ... آیا گفت‌وگو انواع دارد یا نه.
اما شما می‌شه به من بگی ابراهیم این‌جا هتک دی‌گری را کرده‌است یا نه؟ و اگر کرده آیا مجالی برای دیگرانی که ممکن است صادقانه باور به خدای‌شان داشته‌اند گذاشته که سخن ابراهیم را بشنوند؟
اصلن نخواستی هم ساده‌تر به من بگو: چه میزان امکان دارد که شما با کسی که آمده باشد کعبه را خراب کند که نشان دهد هیچ چیز ویژه‌ای در آن نیست گوش بسپاری؟
(توضیح بدهم موضوع این گفت‌وگوی ما تا این‌جا فقط تصور شما از ابراهیم است نه فعلن اجالتن خود ابراهیم.)
پاسخ:
سوال ساده‌تر را جواب می‌دهم: امکان دارد. او نیامده کعبه را خراب کند او چالشی را در درون منطق درونی من ایجاد کرده. بت شکستن او- نه کعبه را خراب کردن- به این دلیل است که عادات خودساخته ذهنی من رسوخ یافته است. «فالسئلوهم ان کانوا ینطقون» دربردارنده نیت و هدف عمل ابراهیم است. 
حرف شما را باور می‌کنم که نوشتید امکان دارد.
اما خوب نمی‌فهمم‌تان. اصلن موضوع بت و کعبه نیست. اما اگر نوشته‌اید که وَلا کسی بیاید و چنان هتکی به شما بکند شما هم‌چنان منطقی به او گوش خواهید داد را باور می‌کنم و بر شما درود می‌فرستم. گرچه اگر می‌خواستم با مبنای شما رفتار کنم باید می‌آمدم که این عادت‌ذهنی خودساخته‌تان را بشکنم.
سلام 
این ظریف بینی هادرتبلیغ رااگرمروجان ومبلغان دینی ماداشتندودرروش های تبلیغی ازان استفاده میکردندجهان گلستان میشدوهمه مردم مسلمان!
اینکه ابراهیم(ع)بت هاراشکست وتبرراروی دوش بزرگشان گذاشت صرفابرای انجام یک واکنش دربرابرحرکت ناخوشایند کروه مقابل نبود.وبایددقت کردکه کاملاوکاملابدون موضع گیری بودابراهیم نمیخواست مثلابگویدببینیدمن هم بلدم دلم خنک شدو..
تبلیغ دینی یااعتقادی یک بحث ساده نیست که بتوان بدون امادگی قبلی برای آن تصمیم گرفت ولازمه دواقدام مهم است
۱شناسایی نقاط مهم ونقاط ضعف
۲اتخاذروش مناسب برای برخوردبا آن واثبات ضعف
حال اینکه این روش بایدچه خصوصیاتی راشامل شودبحث گسترده ایست اما درباره نظرکاربربالا بایدعرض کنم که شما موضوع را اشتباه متوجه شده اید
واین قیاس مع الفارغ است تخریب بتهاضهف انها را ک مردم از وحودش بی اطلاع بودنداشکارساخت تهریب کعبه جه رااشکارمیکند؟این رپش باپشاوانه های روانشناختی وپیش بینی رفتارگروه مقابل بود ان مستلزم چ رفتاریست؟کمی فکرکنید
با سلام
حق این است که داستان های قرآنی سرشار است از روش های ناب و گاه دست نخورده ای  در رابطه با شیوه های ارتباط اجتماعی سیاسی و...
همه هم به منظور ایجاد یک حرکت پویای الهی 
 که شاید هیچ وقت در باور افرادی که قران کریم و به طور خاص داستان های ان را صرفا از رو و بدون مداقه مطالعه می نمایند چنین دریایی از روش،نگنجد.
 در میان  داستانهای قرآنی  از همه بیشتر در مورد ابراهیم و موسی علیهما سلام سخن به میان رفته  و میان این دو شخصیت تفاوت های جذابی وجود دارد. یکی در کاخ فرعون بزرگ شده که همواره ترسی اگاهانه دارد و دیگری در غار، که او هم بی باکی ای آگاهانه! این دو شخصیت شاید به نوعی تکمیل کننده همدیگر باشند و در قران کریم هم بارها در کنار هم نام برده شده اند مانند تین و زیتون! صحف ابراهیم و موسی!
البته بسیاری از این حرف ها حدس و گمان های ما است و شناخت حقیقت نیازمند ظرفیت و علم است.

پایان نامه ای به عنوان اغاز نامه در اینباره، یعنی شخصیت و سیره این دو پیامبر جمع اوری نموده ام که در ان به مشی و شیوه گفتگوی  انها می پردازد. اگرچه به هیچ وجه نمی از یمی هم نیست اما شاید بتواند به تبیین و نه تکمیل این مباحث کمک کند.

 
پاسخ:
سلام 
مشتاقم بخوانم. 
کتاب گفتگو و تفاهم در قرآن کریم، علامه حسین فضل الله را دیده اید حتما. می تواند الهام بخش باشد. 

بیان دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">